آیا این یک شروع دوباره ست؟
رومن گاری یک رمان زیبا داره با نام "پیمان سپیده دم" که شرح حال کودکی تا جوانیِ خودش رو با اون قلم ویژه ی طنزآلود نوشته. اونقدر این کتاب زیباست که ارزش چند بار خوندن رو هم داره. در بخش های ابتدایی این کتاب، رومن گاری کودکیِ خودش رو هم به طنز می گیره، وقتی که قبل از حتّی نوشتنِ یک مطلبِ کوتاه برای خودش اسم هنری انتخاب می کرده و خودش رو در هیبتِ یک نویسنده ی بزرگ تجسّم می کرده.
حالا فکر نکنید که من هم در این زمینه دستکمی از رومن گاری دارم! من هم برای خودم تا حالا چند بار شروع و هدف گذاری کردم و حتّی گاهی تا مدّتی هم خوب پیش رفتم. امّا یهو یه اتفاقی افتاده (و یا من فکر کردم افتاده!) که همه چیز متوقف شده. گاهی هم که احساساتی شدم و هر چی که نوشتم حذف و منهدم کردم! مثل وبلاگهای فارسی قبلی ام که اتفاقا تازه پر خواننده هم شده بودن.
حالا این برای بار چندمه که دارم راه رو آغاز می کنم. همین الان دارم فکر می کنم که این بار با همیشه متفاوته. امیدوارم واقعا همینطور باشه.
حالا فکر نکنید که من هم در این زمینه دستکمی از رومن گاری دارم! من هم برای خودم تا حالا چند بار شروع و هدف گذاری کردم و حتّی گاهی تا مدّتی هم خوب پیش رفتم. امّا یهو یه اتفاقی افتاده (و یا من فکر کردم افتاده!) که همه چیز متوقف شده. گاهی هم که احساساتی شدم و هر چی که نوشتم حذف و منهدم کردم! مثل وبلاگهای فارسی قبلی ام که اتفاقا تازه پر خواننده هم شده بودن.
حالا این برای بار چندمه که دارم راه رو آغاز می کنم. همین الان دارم فکر می کنم که این بار با همیشه متفاوته. امیدوارم واقعا همینطور باشه.
نظرات
ارسال یک نظر